کابوس‌های کال

رهسپار شد، بی‌آن‌که بداند به کجا می‌رود.

کابوس‌های کال

رهسپار شد، بی‌آن‌که بداند به کجا می‌رود.

سلام خوش آمدید

۱۸ مطلب با موضوع «احوالات ایمانی» ثبت شده است

تلخ است که پیروان مسیح آن مقدار که به سیره‌ی ایشان می‌نگرند، سیرت‌شان را در ابتدای اناجیل نمی‌بینند. به گمانم تجربه‌های معنوی عیسی(ع) ارزشمندترین بخش زندگی ایشان و همه‌ی تاریخ مسیحیت است؛ اگرچه کمترین توجه را در میان پیروان‌شان برانگیخته است. گمشده‌ی بشر هم شاید همین دست مواجید و انقلاب‌های درونی‌ست. از عیسی باید شوریدن بر عادت‌ها و رسوم را می‌آموختیم، اما از ایشان نیز عادتی دیرینه ساختیم.

هرچه خلاف‌آمد عادت بود/ غافله‌سالار سعادت بود! (نظامی)

[عیسی گفت:] آدمی تنها نه به نان زنده است؛ بلکه به هر کلامی که از دهان خداوند برون آید! انجیل متی (۴: ۴)

  • ۰۶ دی ۰۳ ، ۱۳:۵۳

پیش‌تر کلیسایی را دیده بودم که گفته می‌شد گنجایش سه‌هزار نفر دارد، اما از عکس‌اش چنین برمی‌آمد که حتی برای یک لحظه هم جایی برای لذت معنوی نیست. یعنی اگر قاب بالا (پدر/پسر/روح‌القدس) را حذف می‌کردند، کاملا ممکن بود که آدک به اشتباه بیفتد که در یک کنفرانس پزشکی نشسته است! 

فضای معنوی (اعم از فیلم، موسیقی، و حتی مکان!) را فقط یک آدم معنوی می‌تواند بسازد. کسی که تجربه‌ی معنوی دارد. کسی که می‌فهمد چگونه کار می‌کند آن نیرویی که چنان کششی دارد و آن‌چنان جوششی ایجاد می‌کند که فرد را در زمستان و تابستان به آن‌جا بکشاند. کسی که آن نیرو را می‌شناسد و آن را زندگی می‌کند. نه کسی که صرفا یک مهندس است. مشکل این فیلم هم دقیقا همین‌جا بود: کو آدم معنوی؟

  • ۰۳ دی ۰۳ ، ۲۲:۴۲

و دیشب؛ تجربه‌ی اتاق «اعتراف» کلیساگونه. سطلی به دستم دادند و گفتند بگو. هرچه که می‌گفتم، کمی هم بالا می‌آوردم. آن‌قدر گفتم و آن‌قدر بالا آوردم که سطل پر شد. تماما لبریز. گفتند نترس که تا بی‌نهایت سطل داریم! ولی از جایی، تهوع‌ام تمام شد، اما اعترافاتم نه. می‌گفتم، اما بالا نمی‌آوردم، که گوشت تن‌ام کنده می‌شد! از درد بیدار شدم.

امشب، بر خلاف سال‌های پیش، خیابان میرزای شیرازی را، این‌بار تنهایی قدم می‌زنم. 

  • ۰۳ دی ۰۳ ، ۱۵:۴۵

دکتر سروش در تقسیر این آیه از سوره‌ی حدید (سَابِقُوٓاْ إِلَىٰ مَغۡفِرَةࣲ مِّن رَّبِّکُمۡ وَجَنَّةٍ عَرۡضُهَا کَعَرۡضِ ٱلسَّمَآءِ وَٱلۡأَرۡضِ ) می‌گویند که در هیچ جاى قرآن گفته نشده که جهنم جاى وسیع و بزرگی‌ست، اما در این آیه گفته می‌شود که بهشت بسیار وسیع و عریض است و این به معناى رحمت خداوند است.

  • ۰۹ شهریور ۰۳ ، ۲۳:۱۹

این را به عنوان یادآوری برای خودم می‌نویسم. ما در این دنیا نیامده‌ایم که رزومه پر کنیم. فهم من این است که آمده‌ایم تا یک زندگی «خوب» «خوش» «ارزشمند» داشته باشیم. خوب یعنی اخلاقی. خوش یعنی لذت‌بخش. و ارزشمند یعنی مفید. البته دانستن این گزاره کافی نیست. مثل همیشه مشکل این‌جاست که «به عمل کار برآید، به سخن‌دانی نیست»!

  • ۲۶ تیر ۰۳ ، ۲۰:۴۰

چشمم نم‌ناک است و دلم غم‌ناک. اما این نم‌ناکی و آن غم‌ناکی، مانع از آن نیست که چراغ رابطه را روشن نکنم...

أَلَیْسَ الصُّبْحُ بِقَرِیبٍ
آیا صبحدم نزدیک نیست؟ (هود/۸۱)

  • ۱۷ اسفند ۰۲ ، ۲۳:۳۳

در این سه دقیقه ساز و آواز، آن‌گاه که آواز به بخش «اوج» می‌رسد و ساز بی‌قرارِ جوابِ آواز می‌گردد، لحظه‌ای‌ هست که لطفی به جای پاسخ با جملات آوازی، با ضربی‌ای کوتاه در پیِ شجریان می‌آید. انگار که «اوج‌»، لحظه‌ی وصالِ ساز به آواز است. لحظه‌ای که در آن، ساز تابِ پرداختن به جملات آوازی را نمی‌آورد و با نغماتی ضربی، برای این وصل دست‌افشانی می‌کند!

  • ۰۶ اسفند ۰۲ ، ۲۳:۰۹

باران و برف که می‌آیند، همه چیز در من شدت می‌گیرد. باران و برف آن‌چنان که عیسی «می‌دید»، طعم گشایش دارند. «گشایش بی‌دریغ». گویی آسمان بر زمین گشوده می‌شد و با آن در پیوند می‌رفت. نوشته‌ی شب پیشین را می‌نگرم و این آیاتی که دریچه‌های نورند و نثار «سرزمین مرده» دل ما می‌شوند:

وَأَنْزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً طَهُورًا لِنُحْیِیَ بِهِ بَلْدَةً مَیْتًا
و از آسمان، آبی پاک و پاک‌کننده نازل می‌کنیم،
تا با آن، سرزمینی را که مرده است، زنده گردانیم.
(سوره فرقان، آیه ۴۸_۴۹)
 

وَهُوَ الَّذِی یُنَزِّلُ الْغَیْثَ مِنْ بَعْدِ مَا قَنَطُوا
وَیَنْشُرُ رَحْمَتَهُ
وَهُوَ الْوَلِیُّ الْحَمِیدُ

و اوست که باران را پس از ناامیدی مردم فرو می‌فرستد،
و رحمتش را می‌گستراند،
و او کارسازِ ستوده است.
(سوره شوری، آیه ۲۸)

  • ۰۶ اسفند ۰۲ ، ۱۱:۱۳