به صد سو هیچ نتوان رسیدن؟!
دوشنبه, ۱ مرداد ۱۴۰۳، ۱۰:۳۴ ق.ظ
ایدهآلیست بودن اینگونه است که هیچوقت نمیرسی، و میدانی که هیچوقت نمیرسی. مثلا درمورد خاص آنارشیسم، خواهان برچیدن تمام اشکال «سلطه» و سلسلهمراتب در هر حنبه از زندگی فردی و اجتماعیست: یک مبارزهی پایانناپذیر. چرا که هربار پیشروی در رسیدن به یک جامعهی اشتراکی آزاد و برابر، به درک جدیدی از اشکال سلطه و سرکوب میانجامد که در اعمال و آگاهی سنتی پنهان شده بود. آنوقت است که دوباره مبارزه ضرورت مییابد.
اما آیا این یک نقصان است؟ تا آنحا که من در مییابم چنین نیست و این بدفهمی ناشی از خطا در تعریف مفهوم «رسیدن» است. چرا که اساسا «رسیدن»ی در کار نیست. تمنای آزادی و تقلای رهایی، «راه»ی دائمی و تکاپوی مستمریست که هرگز پایان نمیپذیرد:
بینهایت حضرت است این بارگاه/ صدر را بگذار! صدر توست راه! (مولوی)
- ۰۳/۰۵/۰۱