کابوس‌های کال

رهسپار شد، بی‌آن‌که بداند به کجا می‌رود.

کابوس‌های کال

رهسپار شد، بی‌آن‌که بداند به کجا می‌رود.

سلام خوش آمدید

سیغماذام! سیغماذام!

پنجشنبه, ۲۱ دی ۱۴۰۲، ۰۶:۲۵ ب.ظ

‍ چند روزی‌ست اسیر این شطحیات عمادالدین نسیمی [صوفی قرن هشتم که به آذری و فارسی و عربی شعر می‌سرود] با این اجرای شورانگیز گروه سامی یوسف شده‌ام. خاصه آن‌جا که آن خانم عاشقان و دل‌باختگان را فرا می‌خواند، که دیگر فوران عاطفه است. به خاطر همین گونه «فیض روح‌القدس»ها بر نسیمی بود که در در دهه‌ی چهارم حیات، از زندگی بزرگ‌تر شد و درست زمانی که خون جوشان و خروشان در رگانش شریان داشت، «مسیح‌»وار تکفیر شد، پوستش کندند و جنازه‌اش شقه‌شقه کردند و در آتش جهالت سوزاندند...

بیدلی در همه احوال خدا با او بود        او نمی‌دیدش و از او دور خدایا می‌کرد

گفت آن یار کز او گشت سر دار بلند       جرم‌اش این بود که اسرار هویدا می‌کرد

فیض روح‌القدس ار باز مدد فرماید       دیگران هم بکنند آن‌چه مسیحا می‌کرد (حافظ)

  • ۰۲/۱۰/۲۱