کابوس‌های کال

رهسپار شد، بی‌آن‌که بداند به کجا می‌رود.

کابوس‌های کال

رهسپار شد، بی‌آن‌که بداند به کجا می‌رود.

سلام خوش آمدید

علیه اعدام، بی‌قید و شرط!

يكشنبه, ۳۰ دی ۱۴۰۳، ۱۱:۱۵ ب.ظ

من این کارزار در اعتراض به حکم اعدام پخشان عزیزی را امضا کرده‌ام. با این توضیح که من فکر می‌کنم نیازی به اثبات مدد‌کار بودن/تجزیه‌طلب بودن ایشان نیست و حکم اعدام تحت هر شرایطی محکوم است و بر همین اساس، سال‌ها پیش با خودم عهد بستم که اگر کسی محکوم به اعدام شد -دوست‌ام باشد یا دشمن‌ام، بشناسم یا نشناسم، و... - با اعدام، به مثابه «سلطه‌ی انسانی بر جان انسان دیگر»، مخالفت کنم و به جای پرداختن به صحت و سلامت فرآیند دادرسی (وکیل انتخابی داشتن/نداشتن، شکنجه شدن/نشدن، محارب بودن/نبودن، مجبور به اعتراف شدن/نشدن) مستقیما اصل اعدام را -به عنوان «قتل قانونی» نشانه بگیرم: «ما نمی‌خواهیم دولت اجازه داشته باشد که بکُشد!»
ویکتور هوگو رمان «آخرین روزهای یک محکوم به مرگ» (Le Dernier Jour d'un Condamné) را با هدف تقبیح مجازات اعدام نوشته و گفته بود: امیدوارم روزی حکم اعدام برای همیشه در فرانسه و در اروپا ملغی شود. روبر بادانته، وکیل محکومین به اعدام که وزیر دادگستری کابینه‌ی میتران شد تا این حکم را لغو کند و در نهایت موفق شد اعدام را در سرتاسر اروپا ممنوع کند، همیشه به همین جمله‌ی هوگو ارجاع می‌داد. حالا هم شما اعدام کنید. تاریخ انقلاب فرانسه نشان‌مان می‌دهد که نوبت اعدامِ اعدام‌کنندگان هم می‌رسد.

  • ۰۳/۱۰/۳۰