کابوس‌های کال

رهسپار شد، بی‌آن‌که بداند به کجا می‌رود.

کابوس‌های کال

رهسپار شد، بی‌آن‌که بداند به کجا می‌رود.

سلام خوش آمدید

مرگ چنین خواجه نه کاری‌ست خرد!

دوشنبه, ۶ اسفند ۱۴۰۳، ۰۲:۴۰ ب.ظ

سید، فقط دبیرکل یک حزب شیعه در جنوب لبنان نبود. او‌ مهم‌ترین رهبر مقاومت مردمی و چریکی غیردولتی در عصر معاصر بود. او قلب پرشور یک چریک جوان، فصاحت یک شاعر کلاسیک عرب و مغز سرد یک شطرنج‌باز را توامان داشت. همان استراتژیستی که نبوغ‌اش را، حتی دشمنان‌اش تصدیق می‌کردند. او زیباترین تجسم انسانِ قیام کرده‌ی به حاشیه رانده شده‌، تحقیر و طرد شده‌، و پست و فروتر تلقی شده‌ی آسیایی، علیه نظم سلطه‌گرانه، زورگویانه و ضدانسانی غربی بود. به رغم شهادت سید، من روزی را تمنا می‌کنم که آخرین صهیونیست‌ هم گورش را از اراضی اشغالی گم کند و در پی سال‌ها ایستادگی و مقاومت و مبترزه، بر آن ویرانه‌های ستم و در آن لحظات پاک‌ رهایی، در جمع هزاران یهودی و مسیحی و مسلمان از فلسطین و لبنان و مصر و اردن و یمن و عراق و ترکیه و قطر و عربستان و البته، ایران؛ پاکوبان و دست‌افشان این سرود را بخوانیم. و روح سید، حتما در آن روز با ما فرزندان‌اش خواهد بود. «و من آن روز را انتظار می‌کشم/ حتی روزی که دیگر نباشم».

  • ۰۳/۱۲/۰۶