کابوس‌های کال

رهسپار شد، بی‌آن‌که بداند به کجا می‌رود.

کابوس‌های کال

رهسپار شد، بی‌آن‌که بداند به کجا می‌رود.

سلام خوش آمدید

جرمی کوربین

سه شنبه, ۲۱ اسفند ۱۴۰۳، ۰۹:۳۸ ب.ظ

به نظر من مهم‌ترین و مثبت‌ترین ویژگی جرمی کوربین این است که سیاستمدار حرفه‌ای (Career Politician) نیست. منظورم از سیاستمدار حرفه‌ای کسی‌ست که وارد دنیای سیاست می‌شود تا به‌تدریج پیشرفت کند و پله‌پله به مقام‌های بالاتر سیاسی برسد. کوربین این‌طور نیست. نگاه‌اش به سیاست و هدف‌اش از آن، به آن‌چه من از سیاست می‌پسندم خیلی نزدیک‌ است.
فیلمی دیدم از یکی از جلسات پرسش و پاسخ پیش از انتخابات نخست‌وزیری، که خبرنگار از او پرسید: «تو بیشتر فعال سیاسی (اکتیویست) هستی تا سیاستمدار و من نمی‌توانم در نقش نخست‌وزیر (و حتی نماینده مجلس) به تو اعتماد کنم. خب، چه جوابی داری؟» کوربین گفت: «از نظر من این‌ها (اکتیویست و سیاستمدار) با هم فرقی ندارند. من هدفم این بوده کاری کنم که دنیای اطرافم جای بهتری برای زندگی همه باشد و هر کاری که بکنم در جهت همین هدف است. سال‌هاست کمپین سیاسی می‌کنم و نماینده مجلس هم هستم و حالا شرایطی پیش آمده که شاید نخست‌وزیر شوم. من همه این‌ها را وسیله‌ای برای رسیدن به همان هدف می‌بینم؛ بهتر کردن زندگی آدم‌های اطرافم
من این حرف کوربین را باور می‌کنم و فکر می‌کنم زندگی سیاسی و موضع‌گیری‌های همه این چند دهه و از جمله همین دو-سه سال اخیرش همین را ثابت می‌کند. کوربین سیاستمدار حرفه‌ای نیست، بنابراین مواضع اصولی‌اش را بر اساس نظرات رای‌دهنده‌ها تغییر نمی‌دهد. سعی می‌کند مردم را متقاعد کند که به برنامه‌های او رای بدهند، نه این‌که مواضع و برنامه‌هایش را جوری تنظیم کند که «رای بیاورد». این رویکرد از جواب‌هایی که به سوال‌های مخاطبان در پرسش و پاسخ تلویزیون می‌داد هم معلوم بود.
مثلا طرف می‌گفت من شغلم فلان است و با سر کار آمدن تو وضع من بهتر نمی‌شود. کوربین به‌جای این‌که چون نئولیبرال‌ها با عدد و رقم بازی کند و وانمود کند که سیاست‌های او مستقیما به نفع این آدم خاص است، گفت که ممکن است بعضی‌ها از جمله تو سودشان کمتر شود ولی با سیاست‌های من کل جامعه وضع بهتری خواهد داشت. گفت با سیاست‌های من، تو و فرزندانت در جامعه‌ای عادلانه‌تر زندگی خواهید کرد، ضمن این‌که کارگران و کارمندانی با تحصیلات و مهارت‌های بیشتر گیرت خواهد آمد. بعد هم گفت بی‌عدالتی‌ها در جامعه ما غیرقابل‌تحمل شده و همه ما باید سرمایه‌گذاری کنیم تا جامعه بهتری داشته باشیم.
یا در مورد بحث استفاده از سلاح هسته‌ای، کوربین به هیچ وجه حاضر نشد باج بدهد. اول گفت در هیچ شرایطی حاضر نیست شروع‌کننده حمله‌ی هسته‌ای باشد. بعد چند نفر ریختند سرش و پشت هم سوال می‌کردند که اگر امنیت بریتانیا از طرف کره شمالی یا ایران در خطر باشد حاضری آن دکمه قرمز لعنتی سلاح هسته‌ای را بزنی یا منتظر می‌شوی تا آنها بیایند و همه ما را بخورند. اول گفت من همه راه‌های دیگر را می‌روم تا کار به آنجا نکشد و مشخصا به مذاکرات موفق با ایران اشاره کرد که راهش این است. ولی وقتی دید دوستان ول‌کن نیستند، نهایتا گفت من حاضر نیستم (و مطمئنم شما هم حاضر نیستید) اقدامی انجام بدهم که جان صدها هزار و شاید میلیون‌ها نفر را بگیرد.
کوربین را دوست دارم. نه فقط چون سوسیالیست است. بلکه چون او نماینده همه آن سیاست‌هایی است که من طرفدارش هستم: بهداشت و آموزش عمومی رایگان، مالیات سنگین بر ثروتمندان و شرکت‌های بزرگ، برابری جنسیتی و نژادی، کوچک کردن صنایع نظامی و سیاست خارجی غیرامپریالیستی. این‌که این سیاست‌ها چقدر عملی هستند را نمی‌دانم. تصور من این است که اگر حزبی مصمم و مردمی پرانگیزه، پیگیر و همراه داشته باشی، می‌شود و اگر هم نشد، خدشه‌ای به درست بودن مسیر وارد نمی‌کند.
[پیروزی و شکست‌اش
بیرون ز گفت ماست.
فرخنده آن که راه به هنجار می‌رود!- کسرایی]

  • ۰۳/۱۲/۲۱