کابوس‌های کال

رهسپار شد، بی‌آن‌که بداند به کجا می‌رود.

کابوس‌های کال

رهسپار شد، بی‌آن‌که بداند به کجا می‌رود.

سلام خوش آمدید

۴۴ مطلب با موضوع «پراکنده‌های سیاسی» ثبت شده است

اشک شوق برای پایان این کابوس طولانی، روح‌خراش، هولناک و باورنکردنی. «عشرون عاماً و أنا ابحث عن أرض و عن هویة!/ أبحث عن بیتی الذی هناک!/ عن وطنی المحاط بالأسلاک!/ أبحث عن طفولتی!/ وعن رفاق حارتی!/ عن کتبی! عن صوری!/ عن کل رکن دافئ و کل مزهریة!»

  • ۲۷ دی ۰۳ ، ۰۲:۲۸

خوب خاطرم هست که در مهر ماه سال ۹۸ که اعتراضات عراق رخ داده بود و به لطف نیروهای حشد (که قاسم سلیمانی شخصاً به عراق رفت تا به آن‌ها بیاموزد که چطور با معترضین برخورد کنند) «جمع» شد؛ فیلمی منتشر شد که همین برادران، پسربچه‌ی چهارده-پانزده ساله‌ای را به جرم این‌که در شبکه‌های اجتماعی حرف‌هایی در حمایت از آزادی جنسی و حقوق همجنس‌گرایان نوشته بود، به قدری چاقو زدند، که کف خیابان جان داد، و از جان دادن‌اش فیلم گرفتند و در اینترنت پخش کردند (مشابه کاری که حماس هم در هفت اکتبر انجام می‌داد و بسیاری از فیلم‌هایی که ما از هفت اکتبر داریم منتشر شده توسط خود نیروهای حماس است) و طفلک به قدری بچه‌ بود که در لحظه‌های آخر گفت: «اینا چیه از شکمم بیرون می‌ریزه؟» و جواب شنید که: «روده‌هاته!» و بعد با آخرین نفس‌هایش گفت: «مامانم...میخوام برم پیش مامانم». 

دولت عراق انحلال نیروهای حشد را اعلام کرد. خبر خیلی خوبی بود. بیش باد.

  • ۲۱ دی ۰۳ ، ۲۱:۲۹

آ. خامنه‌ای اشتباه بزرگی کرد. یک «روح بزرگ» را به زندان انداخت. اما تحویل‌اش نگرفت. تحقیرش کرد. سوخت، اما حسرت یک «آخ» را هم بر دل‌اش گذاشت. نمی‌دانم؛ انگار آیت‌الله مبانی این شاگرد شریعتی را درک نمی‌کرد. سایه‌ی خدا همراه با اوست! سایه‌ی قدرت؟! ارزانی جناب شیخ! 

درخت‌های جوان‌تر! مرا به یاد آرید!/ در آن بهار که گل می‌کنید رنگین‌تر! (منزوی)

  • ۰۹ دی ۰۳ ، ۲۳:۵۰

در مکالمه‌ی بین شاه و امینی، یک جا اعلی‌حضرت با لحنی فوق‌العاده معصومانه می‌پرسند «آخه فایده‌ش چیه؟». آن قسمت را جدا کرده‌ام:
- یه مقدار جنبه‌ی تبلیغاتی داره
- آخه فایده‌ش چیه؟

این دو جمله را تقریبا در مورد تمام نخودسیاه‌هایی که ملت ایران را به دنبال‌شان فرستاده‌اند، می‌شود استفاده کرد.

  • ۰۶ دی ۰۳ ، ۱۳:۳۹

صابرین نیوز عکسی گذاشته که حزب چپ اسرائیل بنری بالا آورده که منقش به جمال سنوار است، با این توضیح که ما آماده پیوستن به راهپیمایی صلح هستیم! حالا این بماند که چرا صابرین نیوز، چپ یهودی را به نوعی ملاک تمایز خوب و بد قلمداد می‌کند؛ من به این فکر می‌کنم که این خیلی بامزه‌ است که این حزب چپ، هم واقعیت را نمی‌فهمد، و هم نمی‌فهمد که این ادایی که در آوردند خودش چقدر نشان از نافهمی‌ آن‌ها دارد. خود آقای سنوار، اگر بالاخره از زیر زمین بیرون بیایند، نه تنها به این راهپیمایی ملحق نخواهند شد، که حتی شاید در جهت کسب ثواب یهودی‌کشی و رسیدن به مدارج عالی‌تر جنت‌الله، چند نیروی استشهادی هم به میان‌شان بفرستد!😁

  • ۲۰ شهریور ۰۳ ، ۲۲:۳۴

ولی ما آخر نفهمیدیم چطور به آن‌جایی که آب نمی‌رسد، کلاشینکف می‌رسد.

  • ۰۸ شهریور ۰۳ ، ۲۳:۴۳

گفته‌اند با پیروزی پزشکیان، ان‌شاءالله برای رفع حصر «خبرهای خوبی» در پیش باشد. البته از شماره خارج شده دفعاتی که اصلاح‌طلب‌‌جماعت با رفع حصر بازی کردند -تا جایی که اصلا از نظام حساسیت ایرانی خارج شده. علی‌ای‌حال، رفع حصر خوب است. اما رابطه‌ی مردم با به اصطلاح «حاکمیت» را به آستانه‌ی ترمیم نمی‌رساند. نظارت استصوابی را برمی‌دارید؟ سگان ارشادی را جمع می‌کنید؟ اشرار سپاهی و اوباش امنیتی را به پادگان برمی‌گردانید؟ از بانیان و جانیان تقاص می‌ستانید؟ سلطه و سیطره‌ی رهبری را کنترل می‌کنید؟ نه؟! پس «خبرهای خوبی» وجود ندارد.

  • ۰۶ شهریور ۰۳ ، ۱۱:۰۱

«امثال پدر من شهید نشدند تا...»، «آرمان امثال پدر من این نبود که...»، و امثال این بسیار مزخرف‌اند. مردم قرار نیست الی‌الابد خودشان را با وضعیت روانی آن زمان پدر تو تنظیم کنند. بیایید خیال‌اندیش باشیم و فکر کنیم که کاش حتی اگر خودش هم بود، راه و آرمان‌اش را ادامه نمی‌داد. 

  • ۰۵ شهریور ۰۳ ، ۰۹:۳۸

خلاف‌کارها رو با دولت محلی نیوکاسل اشتباه گرفته‌اید، که به او گفته شود: «فلان کار را برای جامعه انجام بدهید!» این‌ها اگر جامعه‌ستیز نبودند که داعش نبودند. یعنی فکر می‌کنید جامعه‌ستیز یادداشت می‌کند که فرموده‌اید چه چیز به نفع جامعه است تا برود برایتان انجام دهد؟!

اگر خیلی دل‌نگران دغدغه‌های نژادپرستانه‌تان هستید و بدون کمک داعش هم کارتان راه نمی‌افتد، نباید از او درخواست کنید. باید وادارش کنید. باید چند افغانی اجیر کنید تا به ائمه‌ی جمعه با چاقو و قمه حمله کنند. آن‌وقت به خاطر امنیت خودشان «شاید» مجبور شوند اقدامی کنند. و بله، مثال «آلودگی‌ هوای شهر تهران»، همان «شاید» را هم با تردیدی جدی مواجه کرده.

  • ۰۲ شهریور ۰۳ ، ۱۲:۱۲

روزی را تصور می‌کنم که آخرین صهیونیست هم گورش را از اراضی اشغالی گم کند. و بر آن ویرانه‌های ستم، جولیا پطرس هم برای هزاران یهودی و مسیحی و مسلمانی بخواند که از فلسطین و لبنان و سوریه و عراق و البته ایران جمع شده‌اند. «و من آن روز را انتظار می‌کشم/ حتی روزی که دیگر نباشم».

  • ۱۸ مرداد ۰۳ ، ۰۲:۰۵