کابوس‌های کال

رهسپار شد، بی‌آن‌که بداند به کجا می‌رود.

کابوس‌های کال

رهسپار شد، بی‌آن‌که بداند به کجا می‌رود.

سلام خوش آمدید

۴۴ مطلب با موضوع «پراکنده‌های سیاسی» ثبت شده است

امشب راحت می‌خوابم. قبلا برایم اهمیت داشت و پس از حمله‌ی نیروهای سپاه به نفت‌کش بریتانیایی، پرواز هواپیماهای سوخت‌رسان بر فراز خلیج فارس تا صبح بیدار نگه‌ام داشت. اما حالا دیگر برایم فرقی ندارد. نه که ندانم جنگ واقعی چه جهنمی خواهد ساخت. اما حتی مهم بودن جنگ هم به بستر نرمالی نیاز دارد. اطراف ما، دقیقا چه چیزی نرمال است؟! در بین صد و نود و سه کشور عضو سازمان ملل، در کدام‌شان هواپیمای آب‌پاش به خارج از کشور فرستاده می‌شود وقتی جنگل‌های خود کشور، کاملا اتفاقی(!) در حال سوختن‌اند؟ در بین صد و نود و سه کشور عضو سازمان ملل، در کدام‌شان، وقتی به روستاها با تانکر آب فرستاده می‌شود، نیروهای مسلح کشتی تانکر آب را می‌دزدند؟ در بین صد و نود و سه کشور عضو سازمان ملل، در کدام‌شان، گروهک حاکم نیمی از بودجه‌ی کشور را کسر دارد اما به فلان کشور همسایه نفت رایگان می‌دهد؟ در بین صد و نود و سه کشور عضو سازمان ملل، در کدام‌شان، نخل‌هایی که یک گروه نظامی، به دلایل اقتصادی و به رغم هشدار متخصصان به لطف سدسازی و شورسازی خشک کرد،  بیش‌تر از نخل‌های سوخته طی هشت سال حمله‌ی نیروی متجاوز به کشور بوده؟ در بین صد و نود و سه کشور عضو سازمان ملل، در کدام‌شان، دختران دبیرستانی را از مدرسه‌ها می‌دزدند؟ در بین صد و نود و سه کشور عضو سازمان ملل، در کدام‌شان، مادر شهید مملکت را عریان می‌کنند و فاحشه می‌خوانند؟ در بین صد و نود و سه کشور عضو سازمان ملل، در کدام‌شان، اوباش خلاف‌کار و اشرار قاتل حاکم‌اند؟

دوستی گفته بود که «تو این حرف‌ها رو می‌زنی چون چیزی برای از دست دادن نداری». شاید. اما، مگر دیگران دارند؟ مصرف نان، در لیبی که دچار جنگ داخلی شد، سی درصد پایین آمد یا ایران؟ تورم، در اوکراین که روزانه کوچه و خیابان‌هایش مورد اصابت موشک قرار می‌گیرد، چهل و سه درصد است، یا ایران؟ آمار ترک تحصیل دانش‌آموزان، در افغانستان که دو سال است یک مشت پشت‌کوهی اداره‌اش می‌کنند یک میلیون نفر است، یا در ایران؟ ضعیف‌ترین پول جهان، مربوط به یمن است که نه سال است درگیر جنگ داخلی‌ست، یا ایران؟ آمار فرار از کشور، در پاکستان که دو سال است کشور اساسا به امان خدا رها شده، ۲۵۰هزار نفر در سال است، یا ایران؟
نه، هیولای ترسناک‌تری از کمد بیرون نمی‌آید. ما می‌توانیم شب‌ها راحت بخوابیم.

  • ۱۷ فروردين ۰۳ ، ۲۳:۴۹

یووال هراری گفته که اگر بخواهیم تمام مردم جهان، با کیفیت مردم ایالات متحده آمریکا زندگی کنند، نیاز به چند کره‌ی دیگر داریم. یعنی دارد می‌گوید ۷/۵ میلیارد نفر در جهان، الکی زنده‌اند! نوبت به بیرون آمدن آسیایی‌ها و آفریقایی‌ها از فقر که شد، کره‌ی زمین کم آمد! عوضی وقیح.

  • ۲۸ اسفند ۰۲ ، ۲۰:۰۶

نوشته: «شرایط زندان یه جوریه که اگه بگن صدای سگ دربیار تا یه هفته مرخصی بهت بدیم قبول می‌کنی.» تا وقتی مثال نقض وجود دارد، حجت بر بقیه تمام است. یلدا قاتل بود. قاتل توجیه. چون یلدا قبول نکرد که صدای سگ دربیاورد، هر نوع شانسی که می‌شد با آن، حق داد به کسی که صدای سگ درمی‌آورد، کشته شدند. و بهترین قتل همین است که شانس بزدل‌ها را بکشی.

  • ۱۳ اسفند ۰۲ ، ۰۱:۰۴

واقعیت بسیار تلخ این است که تیترسازی و سر و صدای برای تشکیل دولت فلسطینی، جز یک شوی عوام‌فریبانه نیست. شمشیر بر خون هم پیروز شد، و دیگر هیچ چشم انداز روشنی وجود ندارد. 

  • ۲۹ بهمن ۰۲ ، ۱۸:۱۵

در قصه‌ای فوق‌العاده نیهیلیستی از خضر، آمده که وارد شهری شد و پرسید قبل از این‌که این‌جا شهر باشد، چه بود؟ می‌گویند که کسی قبل‌اش را ندیده و تا آدمی بوده، این‌جا هم فقط شهر بوده. خضر که کاراکتری مافوق زمان است، می‌رود، و هزار سال بعد بازمی‌گردد، و می‌بیند که آن شهر به برهوت تبدیل شده. از بیابان‌گردی می‌پرسد قبل از این که این‌جا بیابان باشد، چه بود؟ و پاسخ می‌گیرد که تا آدم به خاطر ‌آورد، این‌جا فقط بیابان بوده. هزارسال بعد که دوباره می‌رود و می‌آید، می‌بیند که محل فوق‌الذکر، دریاست! از ماهی‌گیری می‌پرسد که پیش از دریا، این‌جا چه بود؟ و ماهی‌گیر هم می‌گوید که تا آدم‌ها بوده‌اند این‌جا فقط دریا بوده! 

کاش این اتفاق برای ایران ما نیفتد. کاش هزارسال بعد، وقتی خضر برگشت و از ما پرسید، آیندگان دوران خوب بعد از ما را دیده باشند، و البته هنوز فراموش نکرده باشند که بر ما چه گذشت، و به خضر بگویند: فراموش نکردیم! یادمونه! وضع لجنی بود، ولی به همان سیاق نماند.

  • ۲۲ بهمن ۰۲ ، ۲۰:۰۵

فقط زنده‌ها می‌توانند از زنده‌ها دفاع کنند. پس برای این‌که از زنده‌ها حمایت کنی، باید زنده بمانی. اما نه زنده، مثل خزه و گلسنگ. زنده، مثل آدم.

  • ۲۱ بهمن ۰۲ ، ۱۴:۲۸

در نظم فئودالی، و حتی عقب‌تر از آن، در نظم فرعونی، حداقل دانسته‌ای وجود دارد که حاکم، هرکاری بکند، کاری نمی‌کند که خودش هم گرفتار شود. در ادبیات خودمان هم که ضحاک قله‌ی پلیدی‌ست، جوان‌ها را می‌کشد تا خودش زنده بماند، و البته به یک معنا قابل درک است.

یکی از مصادیق ظلم غیرقابل فهم اما، آلوده کردن هواست. هوای شهری را با گوگرد و اسید و هزار ماده‌ی کشنده آلوده کنی که خودت و خانواده‌ات هم دارید در همان شهر زندگی می‌کنید، قابل درک نیست. ضحاک، اگر هم ضحاک بود، عقل بقا داشت. اما این‌ها به مرگ‌ زودرس حودشان هم اهمیتی نمی‌دهند. چون اساسا حیات برایشان حائز اهمیتی نیست. خب، این «پوچ‌گرایی حاکمان» هم ظلم غیرقابل فهم دیگری‌‌ست.

  • ۰۹ بهمن ۰۲ ، ۰۸:۵۷

ما با این‌ها بحث می‌کردیم که یارو سردار نظام است نه سردار ایران؟ این‌ها که همان عنوان سردار نظام را هم بایگانی کرده‌اند و می‌گویند «جان فدا»! و البته به یک معنا درست هم هست. اشتباه از ما بود، این تعبیر بهتری‌ست: «یه تکه گوشتی بود که مصرف شد».

  • ۰۵ بهمن ۰۲ ، ۰۸:۱۰

حکومت پوچ‌گرای مذهبی مخالفانش را هم دچار پوچی‌ کرده: تظاهرات فایده ندارد. خشونت هم فایده ندارد. خراب‌کاری فایده ندارد. حمله خارجی هم فایده ندارد. پارلمان فایده ندارد. خودمختاری هم فایده ندارد. رأی فایده ندارد. اسلحه هم فایده ندارد. هیچ‌چیز هیچ فایده‌ای ندارد، و هیچ‌چیز قابل تغییر نیست و همه‌چیز بن بست است. و جالب این است که هم‌زمان برای جوان اعدام شده غصه می‌خورند! در حالی که نقش کسی که قرار است اعدام شود را گرفته‌اند، چون بن‌بست‌ترین حالت برای آن کسی‌ست که منتظر است فردا اعدامش کنند. یک اعدامی خودخواسته چرا باید غصه‌ی یک اعدام‌شده را بخورد؟

  • ۰۴ بهمن ۰۲ ، ۰۱:۱۰

با حمله به عراق و سوریه و پاکستان، فهمیدم ظاهراً با موجودات غریبی روبرو هستیم، که به طور سازمان‌یافته خرند!

  • ۲۷ دی ۰۲ ، ۱۰:۴۷